نمیدونم چی بنویسم.از چی بنویسم.ولی هر چی هست مهم اینه دارم مینویسم.میثاق رو از ما گرفتی گفتیم خوب قسمت بوده حتما....؟!؟!سهیل رو از ما کرفتی بازم بگیم قسمته..؟!؟!؟ای مردشوره قسمتت رو ببرن.یا مارو به چیزی که کیخواییم برسون یا بزن له و لوردمون کن.....خستمون کردی با این قسمت و مملکت و آدمهای نکبتی که درست کردی...تو دنیای مضخرفت.
گل پرپرشده تو باد زمستون
ریشه کرده توی سرزمین ویرون
پر از گرد و غباره ساقه و برگش
سهم من از آسمون برف و تگرگش
ای اسیر سایه های سرد و تاریک
میرسه ناله شب از دور و نزدیک
آبی رویاتو به سیاهی نفروش
من نمیزارم بشی اونجا فراموش
آه ای گل تشنه من به آسمون رسیدم
من نقش خدا رو روی دیواااااارا کشیدم
تا ریشه تو اسیر تو خاک
آوای شبم میمونه غمناک
هنوز از ریا سیاهه
آسمونه شهر وحشت
مهر عشق من تباهه
در غربت زده قدرت
زده اما تن ساده
دیگه احساسی نداره
دیگه سبزی نمیگیره
اگه آسمون بباره